**** انتظارحاضر ***** ENTEZAR
فرهنگي، اجتماعي، علمی,دفاع مقدس
پنج شنبه 1 دی 1390برچسب:, :: 21:30 :: نويسنده : داود**مهندس ساختمان**
دوکوهه دوکوهه السلام ای خانه عشق
اي دوكوهه ، شادي وغم هاي من اي دوكوهه مأمن راز و نياز اي دوكوهه شاهد اشك ونماز اي عزيزم ، از چه عهدي بسته اي؟ گر كه بستي ، پس چرا بشكسته اي؟ كو؟ چه شد پيمان با ما ماندنت باورم نبوَد چنين وا ماندنت كعبه من از چه با ما نيستي؟ يا بگو در انتظا ر كيستي؟ ديگر اينسان واله و نالان مباش! منتظر از بهر آن ياران مباش! بهر گردان كميل ديگر نمان نيست ديگر حمزه و مالك عيان چون شده مقداد؟ گو عمّار كو؟ مسلم و ميثم، بگو انصار كو؟ هم حبيب و جعفر طيّار نيست جاي سلمان و ابوذر كيست، چيست؟ از شهادت، از بلال، از ذوالفقار دل بكن، ديگر نبيني آن وقار غربتت باشد به جانم چون شرر زين شرر تاريك خورشيد و قمر گر رود نامت ز يادم ، نيستم گر نباشم عاشقت ، پس كيستم؟ اي دوكوهه، اي دواي درد من آشنا با اشك هاي سرد من اشك من گرديده خون از ياد تو از سكوت و اشك و استمداد تو اشك و آهت بر دل من تيغ زد كوه و صحرا از غم تو جيغ زد حسرتت بر جانم آتش ميزند شعله اي در اين كشاكش ميزند
اي دوكوهه،گو حسينيه چه شد، سجده هاي پر نم و گريه چه شد؟ اي حسينيه بگو كو همّتت؟ همّت ودستواره و حاج احمدت؟ گر كه نيّت بر جدائي داشتي! از چه مهرت در دل ما كاشتي!؟ مهر تو از مهر مادر برتر است عشق تو از عشق مافيها ، سر است دل زياد روي تو پر خون بوَد عاشق جا مانده، بس مجنون بوَد عاشق مجنون دگر وا مانده است زانكه او از قافله جا مانده است وعده گاه عشق زهرا(س) و علي(ع) سجده گاه بيقراران علي(ع) در فراق ديدنت پير شدم خود توداني كه زمينگير شدم ساقيا، اين عبد نا چيزت بخر سوي ياران و رفيقانم ببر نظرات شما عزیزان:
سلام خدا قوت
ای کاش اشعار رو به طور کامل و همراه با نام شاعرش انتشار می دادید .
آخرین مطالب پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|